مذمت سخن چینی در قرآن و روایات

قرآن مجید به کسانی که با نمّامی و سخن چینی آتش کینه و عداوت را میان مردم بر می افروزند هشدار می دهد و آنان را به عذاب دوزخ تهدید می کند، چنان که در باره یکی از همسران ابی لهب به نام امّ جمیل می فرماید:

وَ امْرأتُهُ حَمّالَةَ الْحَطَبِ زن او: ابی لهب آن هیزم کش آتش افروز نیز اهل جهنم است. (مسد 4)

امّ جمیل ـ دختر حرب، خواهر أبوسفیان و عمه معاویه ـ یکی از زنان ابی لهب بود که از دشمنان سرسخت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم به شمار می رفت.

به هر حال، چون أبو لهب خود آتش افروز بود، زن او نیز فتنه انگیز بود و در این راه کوشش بسیار می کرد و تا آن جا که قدرت و توان داشت از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم و اصحاب ایشان اخباری کسب می کرد و آن را به مشرکان و بت پرستان گزارش می داد و به همین جهت خدای متعال این گونه از وی به بدی نام می برد و او را مستحق آتش می داند و به طور کلی سرنوشت هر کس که نمّامی کند آتش دوزخ است.

نمّامی از دیدگاه روایات

در روایات اسلامی نیز در مذمّت سخن چینی تأکید زیادی شده است که برخی از آن ها از نظرتان می گذرد.

الف) نمّام شریرترین افراد است:

رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَلَا أُنَبِّئُکُمْ بِشِرَارِکُمْ قَالُوا بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الْأَحِبَّةِ الْبَاغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعَایِب

آیا شما را به بدترین افرادتان آگاه نکنم؟ عرض کردند: بله ای رسول خدا.

فرمود: بدترین افراد آن هایی هستند که به سخن چینی می روند و در میان دوستان جدایی می افکنند و در جستجوی عیب برای افراد صالح و پاکدامن اند. (کافی ج2 ص369)

امیرمؤمنان علیه السّلام فرمود:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَصْبَهَانِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام شِرَارُکُمُ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الْأَحِبَّةِ الْمُبْتَغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعَایِب بدترین شما کسانی هستند که سخن چینی می کنند و میان دوستان جدایی می افکنند و دنبال عیوب افراد پاکدامن می روند. (کافی ج2 ص369)

و در ضمن حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمود: الشَّیْخُ أَبُو الْفُتُوحِ الرَّازِیُّ فِی تَفْسِیرِهِ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله… وَ أَبْغَضُکُمْ إِلَی اللَّهِ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الْأَحِبَّةِ الْمُلْتَمِسُونَ لِلْبَرَاءِ الْعَثَرَات

دشمن ترین شما نزد خدا کسانی هستند که برای سخن چینی بین دوستان کوشش می کنند و جمعیت های متشکّل را پراکنده می سازند و کارشان تفرقه افکنی میان انجمن ها و عیب جویی از پاکان و نیکان است. (مستدرک الوسائل ج9 ص150)

ب) سخن چینی و عذاب قبر:

و از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمود: قَالَ صلی الله علیه و آله إِنَّ عَذَابَ الْقَبْرِ مِنَ النَّمِیمَةِ وَ الْغِیبَةِ و َالْکَذِبِ عذاب قبر به خاطر سخن چینی و غیبت و دروغ است. (مستدرک الوسائل ج9 ص150)

و نیز امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

علل الشرائع عَلِیُّ بْنُ حَاتِمٍ عَنْ أَحْمَدَ الْهَمْدَانِیِّ عَنِ الْمُنْذِرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِی خَالِدٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ علیه السلام عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ عَذَابُ الْقَبْرِ یَکُونُ مِنَ النَّمِیمَةِ… عذاب قبر به خاطر سخن چینی است. (بحار الانوار ج72 ص265)

ج) سخن چین وارد بهشت نمی شود:

در روایات متعددی به این مطلب تصریح شده است که سخن چین و کسی که برای برهم زدن وحدت مردم قدم بر می دارد و عامل تفرقه و جدایی بین مسلمین می شود اهل بهشت نیست.

رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ نَمَّامٌ سخن چین وارد بهشت نمی شود. (بحار الانوار ج72 ص268)

و در حدیث دیگری فرمود:

الامالی للشیخ الطوسی ابْنُ مَخْلَدٍ عَنْ أَبِی الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ حَنَانٍ عَنْ سُفْیَانَ بْنِ عُیَیْنَةَ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ عَنْ هَمَّامٍ عَنْ حُذَیْفَةَ قَالَ قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله لَایَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ

قتّات: سخن چین وارد بهشت نمی شود. (بحار الانوار ج72 ص265)

امام باقر علیه السّلام فرمود:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُوسُفَ بْنِ عَقِیلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ الْجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَی الْقَتَّاتِینَ الْمَشَّاءِینَ بِالنَّمِیمَة بهشت بر قتّاتین یعنی کسانی که برای فساد بین مردم گام بر می دارند حرام است. (وسائل الشیعه ج12 ص306)

امام صادق علیه السّلام فرمود:

عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ هَاشِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ أَرْبَعَةٌ لَایَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ الْکَاهِنُ و َالْمُنَافِقُ و َمُدْمِنُ الْخَمْرِ و َالْقَتَّاتُ و َهُوَ النَّمَّامُ چهار کس از رفتن به بهشت محرومند: 1 ـ کاهن 2 ـ منافق 3 ـ دائم الخمر آن که به خوردن شراب معتاد است

4 ـ سخن چین (وسائل الشیعة ج12 ص309)

پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود:

الامالی للصدوق فِی مَنَاهِی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ نَهَی عَنِ النَّمِیمَةِ وَ الِاسْتِمَاعِ إِلَیْهَا وَ قَالَ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ یَعْنِی نَمَّاماً وَ قَالَ صلی الله علیه و آله یَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَرَّمْتُ الْجَنَّةَ عَلَی الْمَنَّانِ وَ الْبَخِیلِ وَ الْقَتَّاتِ وَ هُوَ النَّمَّام خدای عزّوجلّ می فرماید: بهشت را بر چند گروه حرام کرده ام که یکی از آن ها سخن چین است. (بحار الانوار ج72 ص264)

مرحوم شهید ثانی روایتی نقل می کند که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود:

أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمَّا خَلَقَ الْجَنَّةَ قَالََ لَهَا تَکَلَّمِی فَقَالَتْ سَعَدَ مَنْ دَخَلَنِی، قَالَ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُه وَعِزَّتِی وَجَلَالِی لاَ یَسْکُنُ فِیْکَ ثَمَانَیَّةَ نَفَرٍ مِنْ اْلنَّاسِ… وَلَا قَتَّاتٌ وَ هُوَ النَّمَّام. هنگامی که خدای عزوجل بهشت را آفرید به او فرمود: سخن بگو. بهشت این گونه سخن گفت: هر کس وارد بر من شود سعادتمند است. سپس خدای جبّار فرمود: به عزّت و جلالم سوگند هشت نفر در تو سکنی نمی گزینند که یکی از آنها نمّام است(کشف الریبة ص42)

سخن چین در صحرای محشر

هر چند بخشی از این حدیث که از نظرتان می گذرد مورد بحث ما نیست ولی به دلیل اهمیتی که دارد تمام آن را یاد آور می شویم: از براء بن عازب نقل شده است که معاذ بن جبل در منزل أبو ایوب انصاری نزدیک رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم نشسته بود. معاذ عرض کرد:

فِی الْحَدِیثِ عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ قَالَ کَانَ مُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ جَالِساً قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی مَنْزِلِ أَبِی أَیُّوبَ الْأَنْصَارِیِّ فَقَالَ مُعَاذٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَرَأَیْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَی یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً الْآیَاتِ فَقَالَ یَا مُعَاذُ سَأَلْتَ عَنْ عَظِیمٍ مِنَ الْأَمْرِ ثُمَّ أَرْسَلَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ تُحْشَرُ عَشَرَةُ أَصْنَافٍ مِنْ أُمَّتِی أَشْتَاتاً قَدْ مَیَّزَهُمُ اللَّهُ تَعَالَی مِنَ الْمُسْلِمِینَ و َبَدَّلَ صُوَرَهُمْ فَبَعْضُهُمْ عَلَی صُورَةِ الْقِرَدَةِ و َبَعْضُهُمْ عَلَی صُورَةِ الْخَنَازِیرِ وَ بَعْضُهُمْ مُنَکَّسُونَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ فَوْقُ و َوُجُوهُهُمْ مِنْ تَحْتُ ثُمَّ یُسْحَبُونَ عَلَیْهَا و َبَعْضُهُمْ عُمْیٌ یَتَرَدَّدُونَ وَ بَعْضُهُمْ بُکْمٌ لَا یَعْقِلُونَ و َبَعْضُهُمْ یَمْضَغُونَ أَلْسِنَتَهُمْ یَسِیلُ الْقَیْحُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ لُعَاباً یَتَقَذَّرُهُمْ أَهْلُ الْجَمْعِ وَ بَعْضُهُمْ مُقَطَّعَةٌ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ وَبَعْضُهُمْ مُصَلَّبُونَ عَلَی جُذُوعٍ مِنْ نَارٍ و َبَعْضُهُمْ أَشَدُّ نَتْناً مِنَ الْجِیَفِ وَ بَعْضُهُمْ یَلْبَسُونَ جِبَاباً سَابِغَةً مِنْ قَطِرَانٍ لَازِقَةٍ بِجُلُودِهِمْ فَأَمَّا الَّذِینَ عَلَی صُورَةِ الْقِرَدَةِ فَالْقَتَّاتُ مِنَ النَّاسِ وَ أَمَّا الَّذِینَ عَلَی صُورَةِ الْخَنَازِیرِ فَأَهْلُ السُّحْتِ وَ أَمَّا الْمُنَکَّسُونَ عَلَی رُءُوسِهِمْ فَأَکَلَةُ الرِّبَا و َالْعُمْیُ الْجَائِرُونَ فِی الْحُکْمِ وَ الصُّمُّ الْبُکْمُ الْمُعْجَبُونَ بِأَعْمَالِهِمْ و َالَّذِینَ یَمْضَغُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَالْعُلَمَاءُ و َالْقُضَاةُ الَّذِینَ خَالَفَتْ أَعْمَالُهُمْ أَقْوَالَهُمْ وَ الْمُقَطَّعَةُ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْجِیرَانَ وَ الْمُصَلَّبُونَ عَلَی جُذُوعٍ مِنْ نَارٍ فَالسُّعَاةُ بِالنَّاسِ إِلَی السُّلْطَانِ و َالَّذِینَ هُمْ أَشَدُّ نَتْناً مِنَ الْجِیَف فَالَّذِین یَتَمَتَّعُونَ بِالشَّهَوَاتِ وَ اللَّذَّاتِ وَ یَمْنَعُونَ حَقَّ اللَّهِ فِی أَمْوَالِهِمْ وَ الَّذِینَ یَلْبَسُونَ الْجِبَابَ فَأَهْلُ التَّجَبُّرِ وَ الْخُیَلَاء

یا رسول اللّه نظر شما درباره این آیه که می فرماید: یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأتُونَ افْواجا نبأ: 18 چیست؟ فرمود: ای معاذ مطلب بزرگی را پرسیدی. سپس اشک از چشمان آن حضرت جاری شد و فرمود: ده صنف از امّت من پراکنده محشور می شوند و خداوند آنان را از دیگر مسلمانان جدا کرده و چهره هایشان را مسخ نموده است.

بعضی از آنان به صورت میمون، بعضی به صورت خوک، بعضی واژگون که پاهایشان بالا و رویشان به طرف پایین است و به همین وضع کشیده می شوند، بعضی کورهای سرگردانند، بعضی کر و گنگ اند که هیچ چیز را درک نمی کنند، بعضی زبان های خود را می جوند و چرکی از دهانشان سرازیر می شود که اهل محشر از آن متنفّر می شوند، بعضی دست و پا بریده اند، بعضی بر شاخه هایی از آتش آویخته اند، بعضی بوی گندشان از مردار بدتر است، و برخی به جبّه هایی لباس هایی از مس یا روغن گداخته پوشانده می شوند که از فرط داغی به بدن هاشان می چسبد.

آن گاه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: آنان که به صورت میمون محشور می شـوند سخن چینانند، آنان که به صورت خوک وارد می شوند کارشان حرام و رشوه خواری است، آنها که واژگون هستند ربا خوارانند، آنها که کور وارد می شوند کسانی هستند که در حکومت و قضاوت ستم می کنند، کسانی که کر و گنگ محشور می شوند افرادی هستند خودپسند که شیفته کارهای خویش اند، کسانی که زبان خود را می جوند علما و قاضیانی هستند که کردارشان مخالف گفتارشان است، دست و پا بریدگان آنهایند که همسایگان خود را اذیت می کنند، آویختگان به شاخه های آتش ‍ جاسوسان و سعایت کنندگان از مردم نزد پادشـاهانند، آنها که بوی گندشان از مردار بیشتر است فرو رفتگان در شهوات و لذّات دنیا هستند و حقوقی را که خدا در اموالشان قرار داده نمی پردازند، آنان که به جبّه ها و لباس های گداخته پوشانیده می شوند متکبّران و سرکشان هستند. (بحار الانوار ج7 ص89)

نمّام از رحمت خدا دور است

به هر حال، گناه سخن چینی چندان زیاد است که اگر یک نمّام در میان مردمی زندگی کند رحمت خدا شامل حال آنان نخواهد شد. در این مورد توجه شما را به یک حدیث جلب می کنیم:

رُوِیَ أَنَّ مُوسَی علیه السلام اسْتَسْقَی لِبَنِی إِسْرَائِیلَ حِینَ أَصَابَهُمْ قَحْطٌ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنِّی لَا أَسْتَجِیبُ لَکَ و َلَالِمَنْ مَعَکَ وَ فِیکُمْ نَمَّامٌ قَدْ أَصَرَّ عَلَی النَّمِیمَةَ فَقَالَ مُوسَی علیه السلام یَا رَبِّ مَنْ هُوَ حَتَّی نُخْرِجَهُ مِنْ بَیْنِنَا فَقَالَ یَا مُوسَی أَنْهَاکُمْ عَنِ النَّمِیمَةِ و َأَکُونُ نَمَّاماً فَتَابُوا بِأَجْمَعِهِمْ فَسُقُوا

در زمان حضرت موسی در میان بنی اسرائیل خشکسالی شدیدی روی داد. حضرت موسی برای دعای باران به همراه عده ای دیگر بیرون رفت ولی هر چه دعا کرد اثری نبخشـید و باران نیامد. حضرت در این باره مناجات کرد، از جانب پروردگار به او وحی شـد: در میان شـما یک نفر هست که زیاد سخن چینی می کند و به خاطر او دعای شما را مستجاب نمی کنم. حضرت موسی از خدا خواست او را معرفی کند تا وی را از میان خویش بیرون کنند.

خدای متعال فرمود: من شما را از نمّامی نهی می کنم، چگونه او را به شما معرفی کنم و خود مرتکّب نمّامی شوم؟ حضرت موسی این مطلب را با قوم خود در میان گذارد، کسی که نمّام بود متنبّه شد و توبه کرد، آن گاه خداوند باران رحمت خود را بر آن ها فرو فرستاد. (بحار الانوار ج72 ص268)

پاسخ بدهید

x

حتما ببینید

صوت: قرائت زیارت عاشورا حاج مهدی عسگری و دعای ندبه حاج امیر کاتوزیان جمعه ۷ تیر ماه