تقویم شیعه
1. آمدن نامه هاى اهل كوفه براى امام حسين (عليه السلام)
در سال 60 ه جمعى از كوفيان نامه هاى مردم كوفه را براى امام حسين (عليه السلام ) آوردند(الوقايع و الحوادث : ج 1 ص 112. بحار الانوار: ج 44 ص 333.).كه از جمله نام سليمان بن صرد و مسيب بن نجبه و رفاعه بن شداد بجلى و حبيب بن مظاهر و جمعى از شيعيان آن حضرت در آنها بود، كه توسط عبد الله بن مسمع همدانى و عبد الله بن وال خدمت امام (عليه السلام ) آورده شد.
2. وفات حضرت خديجه (عليها السلام )
در اين رز حضرت خديجه كبرى (عليها السلام ) از دنيا رحلت فرمودند(الوقايع و الحوادث : ج 1 ص 127، فيض العلام : ص 27. مسار الشيعه : ص 6 7. نفائح العلام : ص 19115).
اين قول بنابر نقل 45 روز بعد از رحلت جناب ابوطالب (عليه السلام ) است . اقوال ديگر در رحلت آن حضرت چنين است : 23 رجب ، 27 رجب ، آخر رجب ، اول ماه رمضان ، 12 ماه رمضان . آن حضرت بعد از حضرت ابوطالب (عليه السلام ) به سه روز فاصله و به قولى يك ماه و به قولى 45 روز و به قولى 50 روز وفات كرده است
آن حضرت نخستين همسر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بود، و تا خديجه (صلى الله عليه و آله ) زنده بود نبى گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) همسرى اختيار نفرمود. سبقت به اسلام و خدمات او به پيامبر (صلى الله عليه و آله ) زياده از آن است كه ذكر شود. در فضيلت آن حضرت همين بس كه والده مكرمه حضرت صديقه طاهره (عليها السلام ) است ، و همه ذرارى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) به ايشان منتهى مى شوند(فيض العلام : ص 27).
آن حضرت هنگام رحلت چند وصيت به پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نمودند، و با آن همه فداكارى و انفاق مال ، به پيامبر (صلى الله عليه و آله ) عرض كردند: ((يا رسول الله ، مرا ببخشيد كه در حق شما كوتاهى كردم )). پيامبر (صلى الله عليه و آله ): ((حاشا و كلا! من از شما تقصيرى نديدم ، بلكه منتهاى سعى و كوشش خود را در حق من نمودى . شما در خانه من زحمات زيادى را متحمل شدى . اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودى )).
آنگاه خديجه (عليها السلام ) عرض كرد: يا رسول الله ، شما را وصيت مى كنم به اين دختر و به حضرت فاطمه (عليها السلام ) اشاره نمود اين دختر بعد از من يتيم و غريب است . كسى از زنهاى قريش او را اذيت نكند. كسى به صورت او لطمه اى نزند، به روى او داد نزند و مكروهى نبيند(شجره طوبى : ج 2 ص 234 235).
آن حضرت اولين زنى است كه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را تصديق نمود، و اول زنى است كه در مكه با رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) نماز جماعت خواند، و اول زنى است كه ايمان خود را در مكه در ميان مشركين اظهار نمود، و اول زنى است كه در مقابل دشمن از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) دفاع نمود و تمام اموال خود را به پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بخشيد، و اول زنى است كه ايمانش با قبول ولايت امير المؤ منين (عليه السلام ) به درجه كمال رسيد.
روزى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) خديجه (عليها السلام ) را خواست و در كنار خود نشانيد و فرمود: اين جبرئيل است و مى گويد: براى اسلام شروطى است كه عبارتند از: اقرار به يگانگى خداوند متعال ، اقرار به رسالت رسولان ، اقرار به معاد و اصول اين شريعت و احكام آن ، اطاعت از اولى الامر و ائمه طاهرين از فرزندان او يكى بعد از ديگرى با برائت از دشمنان ايشان .
خديجه (عليها السلام ) به هه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرين به خصوص امير المؤ منين (عليه السلام ) را تصديق كرد. پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فرمود: هو مولاك و مولى المؤ منين و امامهم بعدى : يعنى ((على مولاى تو و مولاى مؤ منان بعد از من و امام ايشان است )). آنگاه از خديجه (عليها السلام ) در قبول ولايت امير المومنين (عليه السلام ) عهد مؤ كد گرفت . سپس رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) يك يك از اصول و فروع دين حتى آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بيان فرمود.
سپس پيامبر (صلى الله عليه و آله ) دست خود را بالاى امير المؤ منين نهاد و خديجه (عليها السلام ) دست خود را بالاى دست رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و به اين ترتيب با امير المؤ منين (عليه السلام ) بيعت نمود(بحار الانوار: ج 18 ص 232، ج 65 ص 392).